چرا انسان گریه می کند؟ منشأ این تأثیر، که عموماً به صورت قطره های اشک بر گونه فرو می غلتد کجااست ؟ روانشناسان هنوز نتوانسته اند در این باره ، نظر دقیقی ابراز دارند; فقط گفته اند: هنگامی که نمی توانیم یانمی خواهیم احساسات خود را با کلمات بیان کنیم ، فعل و انفعالاتی در درون ما صورت می گیرد، که خود به خوداشک ما جاری می شود.
اما تجربه نشان می دهد(ابراز تأثر) به وسیله گریه یا خنده از نشانه های طبیعی و تعادل مزاج آدمی است ، به طوری که اگر کسی خنده و گریه نداشته باشد، می توان جنبه روانی او را نامتعادل و غیر طبیعی توصیف نمود.
اشخاصی که هم خنده دارند و هم گریه و بدین وسیله غم ها و افسردگی های خویش را تخلیه می کنند، از سلامت جسم و روح ، و نیز از نشاط و تحرّک و پویایی بهتری ، در صحنه کار و تلاش زندگی برخوردار می باشند.
به وسیله گریه غم ها غصّه های درونی تسکین می یابد و عقده های روحی گشوده می گردد. بدین جهت است که می نویسند: زن ها از مرد عقده کمتری دارند. زیرا آنان مشکلات روحی خویش را به وسیله گریه بیرون می ریزند وکم تر آن را در درون پنهان و حبس می کنند و این امر یکی از رموز سلامت آنان می باشد.
شاید از همین رو است که دکتر(ویکتور بو گو مولتز) می نویسد: جنس لطیف زن بیش از مرد، از نیروهای حیاتی و طول عمر بهره مند است .
به هر حال ، تفسیر بیشتر نقش اشک و گریه که جنبه علمی دارد، باید در جای خود مورد بررسی قرار گیرد.
انواع گریه ها:
انواع گریه ها و پیام هایی را که(اشک ها) بیان می دارد، به طور کلّی با بهره گیری از متون دینی و ادبی ، در مواردزیر می توان مطرح نمود:
1- گریه عجز و زبونی :
گریه افرادی از روی عجز و زبونی است که در اثر ناآگاهی و ساده لوحی و بی پروایی و احیاناً ستم شخص یاجریان ناصالحی , به ورطه ذلّت و مظلومیّت افتاده ، برای حفظ منافع و هستی خویش ، احساس خطر می کنند و راه چاره را در گریه می جویند. صائب تبریزی می گوید:
گریه شمع ، از برای ماتم پروانه نیست صبح نزدیک است و در فکرِ شب تار خود است
2- گریه تزویر و دروغ :
برخی از اشک ها و گریه ها از روی تزویر و ریا و تظاهر و همسو نشان دادن خود با دیگران صورت می گیرد. به این گونه گریه ها (گریه تمساح ) یا (اشک تمساح) می گویند. این حیوان گاهی جفت خود را به پشت خود سوارمی کند و برای شکار به خشکی می رود، اما چون دست و پای آن کوتاه است ، وقتی شکمش سیر و بزرگ شد ازبازگرداندن جفت خود ناتوان می ماند. بدین جهت آن را می کُشد و بعد بر کشته خویش گریه می کند.
3- گریه پشیمانی :
لغزش و گناه ، انحراف از مسیر وجدان و فطرت است و کسی که با آلودگی به گناه ، روان پاک خویش را آلوده است ، گاهی با گریه به تسکین آلام درون می پردازد. امام علی (ع)فرمودند:«مَن بکى مِن ذنب غُفرله ؛ هر کس به خاطرگناهى که انجام داده است گریه کند، مشمول آمرزش قرار مى گیرد».
4- گریه شوق :
این نوع گریه یکی از جلوه های زیبای احساس و دلدادگی درون آدمی است ، مثل گریه مادری که پس از سال هادوری ، فرزند خویش را در آغوش می گیرد و عاشقی که بعد از فراق طولانی به وصال معشوق دست می یابد.
امام علی (ع)فرمودند: «من بکى شوقاً الى الجنّة اسکنه اللّه فیها و کتب له أماناً من الفزع الأکبر; هر کس براى اشتیاق بهشت گریه کند, خداوند متعال او را در آن جا اسکان مى دهد و او را از عذاب روز قیامت در امان مى دارد».
5- گریه رحم و رأفت :
آن چه را انسان در سینه دارد, قلب است ، نه سنگ . قلب هنگامی که در برابر حادثه دلخراشی ، اشک یتیمی یابیمار دردمندی یا پیرمرد محروم و تهیدستی را می بیند, متأثر می شود و اشک در چشمانش حلقه می زند. گریه مصیبت های وارده بر اباعبداللّه الحسین (ع)از این قبیل است .
6- گریه غمگینی و افسردگی :
این نوع گریه حکایت از یک نوع بیماری می کند که باید مداوا شود.
در مجموع گریه برای تسکین قلب و آرامش خاطر و تخلیه احزان مفید است و می توان آن را یکی از عوامل تربیت کننده دانست , بر خلاف خنده زیاد که احیاناً حاکی از غفلت انسان از خدا و طغیان در برابر اوامر الهی است .
در مورد پیر و جوان ، زن و مرد انواع گریه ها متفاوت است و در بعضی شدت و در بعضی ضعف دارد.